سعید صفارائی – خبرنگار
تاریخ در زندگی جمعی یک ملت، نقشی بسیار فراتر از یک دفتر وقایع ساده دارد. تاریخ میتواند همبستگی، هویت و انسجام را تقویت کند؛ همانطور که میتواند در صورت خوانش متناقض یا وارونه، به واگرایی، شکاف اجتماعی و تضعیف حس تعلق جمعی بینجامد. پرسش اصلی این است: ما با گذشته چگونه برخورد میکنیم و چه نسبتی میان حافظهی جمعی امروز و رویدادهای دیروز برقرار میسازیم؟
نخستین کارکرد تاریخ، ایجاد خوانشی مشترک از گذشته است. وقتی جامعه در مورد وقایع مهم تاریخی به نوعی همگرایی برسد، همبستگی ملی و اعتماد متقابل تقویت میشود. برعکس، اگر قرائتهای متناقض، انکار متقابل یا تحریف واقعیت غالب شوند، نه تنها انسجام اجتماعی آسیب میبیند بلکه بیاعتمادی بهتدریج جای همبستگی را میگیرد. دومین کارکرد تاریخ، نقش آموزشی و هشداردهندهی آن است. مرور گذشته میتواند چراغ راه آینده باشد، به شرط آنکه با نگاهی سنجشگرانه و مسئولانه انجام شود.
تجربه جنگ ایران و عراق پس از آزادسازی خرمشهر نشان میدهد که تصمیم ادامهدادن جنگ، هزینههای سنگین انسانی، اقتصادی و سیاسی برای کشور به همراه داشت و سرانجام نیز ایران ناگزیر شد در شرایطی نهچندان مطلوب، آتشبس را بپذیرد. این تجربه تلخ تاریخی، میتواند بهمثابه یک درس مهم در سیاست خارجی تلقی شود: تقدم عقلانیت و منافع ملی بر شعارهای غیرواقعگرایانه.
مهمترین مسئله امروز ما، نبود فضایی باز برای گفتوگوی ملی و برخورد نقادانه با تاریخ است. جامعه ایران در طول دهههای گذشته کمتر فرصت یافته است درباره وقایعی چون ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انقلاب ۱۳۵۷ یا سیاستهای منطقهای اخیر، گفتوگویی آزاد و منصفانه داشته باشد. فقدان چنین عرصهای موجب شده است که حافظههای متناقض و پراکنده شکل بگیرند؛ حافظههایی که گاه نه تنها تکمیلکننده یکدیگر نیستند، بلکه به تعارضهای اجتماعی و سیاسی دامن میزنند.
مسئولیتپذیری در قبال گذشته فقط وظیفهی دولت یا حاکمیت نیست؛ جامعه مدنی و شهروندان نیز باید سهم خود را بپذیرند. در بسیاری از جوامع، سازوکارهایی همچون «کمیسیونهای حقیقتیاب» یا «محاکم نمادین» برای بازگویی و ثبت خاطرات جمعی ایجاد شده است. نمونهی آفریقای جنوبی پس از آپارتاید یا شیلی پس از پینوشه نشان داد که مواجههی شجاعانه با گذشته میتواند راهی به سوی آشتی ملی و توسعهی پایدار بگشاید.
در مقابل، انکار شکستها یا فرافکنی مسئولیتها باعث میشود تاریخ تلخ بارها و بارها تکرار شود. در این میان، نقش حافظهی جمعی بسیار مهم است. حافظهی جمعی صرفاً بازتاب گذشته نیست؛ بلکه محصول خوانش امروز ما از آن گذشته است. این حافظه اگر بر پایهی انصاف و عقلانیت ساخته شود، میتواند به وجدان تاریخی یک ملت بدل گردد. چنین وجدان تاریخی، در لحظهی حال حضور دارد، آینده را شکل میدهد و از پراکندگیهای اجتماعی میکاهد. برعکس، اگر حافظهی جمعی دچار تحریف یا فراموشی گزینشی شود، خطر شکلگیری «فراموشی جمعی» وجود دارد که خود مانع از بلوغ سیاسی و اجتماعی خواهد بود.
از نگاه صلحجویانه، درس گرفتن از تاریخ به معنای درجا زدن در گذشته یا انتقامگیری نیست.
برای رسیدن به این نقطه، باید فضایی فراهم شود تا همهی صداها شنیده شوند؛ این روند نیازمند بلوغ مدنی و شجاعت اخلاقی است.
اگر گذشته را مسئولانه بخوانیم، تاریخ نهتنها مانع آینده نخواهد بود بلکه به سرمایهای برای ساختن آیندهای بهتر تبدیل میشود.
تاریخ را وارونه نخوانیم
برچسب ها
خاطرات یک آتشنشان
پل مرگ در اردوگاه باغرود
درخشش بانوان پارادوومیدانی نیشابوری در مسابقات قهرمانی کشور
نیشابور- رئیس هیئت ورزشهای جانبازان و توانیابان نیشابور گفت: در پایان سیونهمین دوره مسابقات قهرمانی پارادو و میدانی بانوان کشور، بانوان توانیاب نیشابور با درخشش در ترکیب تیم خراسان رضوی، نام خود را در میان برترینهای کشور ثبت کردند.
سرانه سلامت نیشابور پایینتر از سایر شهرستانهاست
نیشابور فردا- رئیس دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با بیان اینکه سرانه سلامت نیشابور پایینتر از سایر شهرستانها است، گفت: این موضوع نهتنها بر سلامت افراد تأثیر منفی میگذارد، بلکه بار اضافی بر سیستمهای درمانی دیگر شهرستانها نیز وارد میکند.
پل مرگ در اردوگاه باغرود
نیشابور فردا- حدود ساعت 3 بعدازظهر بود. تو آسایشگاه ایستگاه مرکزی با بچهها دور هم جمع شده بودیم و غرق بحث در مورد ست های نجات هیدرولیک بودیم.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.




































